دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1021650
تعداد نوشته ها : 4306
تعداد نظرات : 4
 روايت 91
-----------کد لوگوي ما--------- ----- ------
----
Rss
طراح قالب

كاميابي يا ناكامي، قوت و ضعف جمهوري اسلامي فراتر از شكست و پيروزي معمول حكومت هاست و خسران و خسارتي كه از عدم موفقيت نظام جمهوري اسلامي نصيب مسلمانان و اسلام مي شود جبران ناپذير است. گفتن و نوشتن از آن بزرگ مردي كه به طرزي اعجاب برانگيز به مرزهاي عصمت نزديك شده بود سهل و ممتنع است. سهل است چون ميراث ماندگار و ستودني او، جمهوري اسلامي، به عنوان نظامي پويا و پيشرو كه نشان از انديشه ها، آرمانها و شخصيت والاي او در زندگي دارد زندگي ما را در بر گرفته و بعلاوه وجود ما آكنده از عشق و محبت به آن عارف كم نظير و ذهن و دل ما سرشار از ايمان و پايبندي به راهي است كه بر ايمان ترسيم كرده است. ممتنع است چرا كه احاطه و شناخت آن شخصيت جامع الاطراف كه در همه حوزه هاي مختلف علوم اسلامي، فلسفه، فقه و عرفان و سياست تبحري كم نظير داشت و در عرصه ي عمل، در زندگي فردي زاهدي پارسا و در عرصه ي جامعه، مديري هوشمند و ژرف نگر بود دور از دسترس امثال بنده كه سهل است براي بزرگان و علما و فضلاي هر يك از اين حوزه ها هم دست نيافتني و سترگ مي نمايد. با اين وجود، چاره اي نيست جز كاوش و تأمل بيشتر در انديشه ها و آرمان هاي آن بزرگ، تا خودمان را و اعمال و رفتارمان را هر چه بيشتر با آن تراز اسلاميت و انسانيت هماهنگ سازيم. چرا كه ذره اي قصور و انحراف از آن راه نجات دهنده و تعالي بخش خسراني جبران ناپذير به همراه خواهد داشت. هميشه با خود انديشيده ام، و همه بايد به اين بينديشيم، كه بنياني ترين و محوري ترين اساسي كه حضرت امام (ره) همه ي زندگي خود را بر مدار آن تنظيم كرد و در راه عملي ساختن آن انديشيد، قيام كرد حكومت تشكيل داد چه بود؟ فكر مي كنم اين بنيان و اساس چيزي نبود جز اعتقاد به اسلام به عنوان ديني جامع، جاودان و فارغ از زمان و مكان و متناسب با هر شرايط و اوضاعي كه تمسك و اجرايي كردن آن در همه ي حوزه هاي زندگي، رهايي بخش و توأم با تعالي و شكوفايي مادي و معنوي است. علاوه بر اين اعتقاد به پيوند عميق و همه جانبه اسلام با سياست، جامعه و اقتصاد و درك و شناخت اسلام در ابعاد فردي و جمعي، عبادي و سياسي، مادي و معنوي، دنيوي و اخروي، عصاره زندگي گرانمايه ي رهبر كبير انقلاب بود. امام (ره) علل ريشه اي عقب ماندگي ايران و همه ي كشورهاي اسلامي در درون و در عرصه ي بين المللي را دور افتادن از اين اعتقاد و تلقي معيوب از اسلام به عنوان ديني صرفاً فردي، معنوي و اخروي مي دانست به همين جهت قيام، جهاد و انقلاب براي تشكيل حكومت اسلامي را ضروري ترين و اصلي ترين راه رهايي از اين وضعيت مي دانست و بدون حكومت، اجراي كامل اسلامي را غيرعملي قلمداد مي كرد. قبل از امام (ره) توانايي اسلام در سامان دادن زندگي فردي، معنوي و اخروي مسلمانان مورد مناقشه چنداني نبود حتي قوت و كارايي حقوق خصوصي اسلامي مورد توجه بسياري از حقوق دانان غيرمعتقد به اسلام هم بود. آنچه كه مورد بحث بود و آنقدر تكرار شده بود كه حتي مورد پذيرش انكار و نفي بخشي از جامعه ي ديني هم قرار گرفته بود امكان و كارايي تشكيل حكومت اسلامي و قابليت هاي اسلام براي اداره ي زندگي اجتماعي و سياسي و اقتصادي مسلمانان بود كه مخالفان چنين امكاني را بالكل نفي مي كردند. بدينسان، اعتقاد به جامعيت اسلام آنگاه كه با شخصيت جامع و ذوالابعاد حضرت امام (ره) همراه انقلاب تاريخ ساز اسلامي به وقوع پيوست و نظام جمهوري اسلامي به عنوان نماد توانمندي دين در اداره ي جامعه به منصه ظهور رسيد. به همين سبب بود كه حضرت امام (ره) احساس مي كرد كاميابي يا ناكامي، قوت و ضعف جمهوري اسلامي فراتر از شكست و پيروزي معمول حكومت هاست و خسران و خسارتي كه از عدم موفقيت نظام جمهوري اسلامي نصيب مسلمانان و اسلام مي شود جبران ناپذير است. و ناكارآمدي نظام جمهوري اسلامي كه اگر خداي ناكرده اتفاق بيفتد ناشي از ضعف و سستي و قصور و تقصير كارگزاران و مردم جامعه خواهد بود به حساب ناكارآمدي دين اسلام در اداره ي حكومت گذاشته مي شود چيزي كه دشمنان اسلام و ايران بي صبرانه و با تمام وجود منتظر رسيدن چنان روزي هستند و از هيچ كوششي براي سنگ اندازي و مانع افكني و ايجاد فشار و به شكست كشاندن نظام جمهوري اسلامي فروگذار نمي كنند و مدام نقشه مي كشند و توطئه مي كنند. امام (ره) به فراست دريافته بود كه ناكارآمدي نظام، ناكارآمدي و عدم توانمندي يك شخص، يك گروه و يا حتي يك ملت و يك كشور نيست بلكه ناكارآمدي دين است در اداره ي جامعه، اقتصاد و سياست. به همين سبب بارها به بيان هاي مختلف مي فرمود كه اگر اين جمهوري شكست بخورد ديگر تشكيل حكومت اسلامي ميسر نخواهد شد. بر همين اساس اگر در عرصه ي نظر اعتقاد به جامعيت و جاودانگي اسلام محوري اعتقاد امام بود. اثبات كارآمدي نظام، جمهوري اسلامي هم در عرصه عمل بنياني ترين دغدغه و دل نگراني حضرت امام بود به همين سبب همه علما و فضلاي حوزه هاي علميه، دانشگاهيان، كارگزاران نظام و گروه هاي مختلف جامعه را هميشه دعوت مي كرد كه همه ي همّ و غم خود را صرف كارآمدسازي نظام نمايند. دعوت مجتهدين حوزوي را به اجتهاد معطوف به زمان و مكان و توجه به فقه سنتي جواهري پويا، طرح ايده ي مترقي مصلحت نظام و حكم حكومتي، جذب مشاركت و پشتيباني مؤثر مردم به درستي درك نخواهد شد اگر اين دغدغه ي محوري كارآمدي نظام جمهوري اسلامي مورد فهم قرار نگيرد. «يكي از مسائل بسيار مهم در دنياي پرآشوب كنوي، نقش زمان و مكان در اجتهاد و نوع تصميم گيري هاست، حكومت فلسفة عملي برخورد با شرك و كفر و معضلات داخلي و خارجي را تعيين مي كند و اين بحث هاي طلبگي كه در چارچوب تئوري هاست، نه تنها قابل حل نيست كه ما را به بن بست هايي مي كشاند كه منجر به نقض ظاهري قانون اساسي مي گردد. شما در عين اينكه بايد تمام توان خودتان را بگذاريد كه خلاف شرعي صورت نگيرد- و خدا آن روز را نياورد- بايد تمام سعي خودتان را بنماييد كه خداي ناكرده اسلام در پيچ و خم هاي اقتصادي و نظامي، اجتماعي و سياسي متهم به عدم قدرت اداره جهان نگردد.»(۱) حضرت امام (ره) به درستي مي دانست كه بنا به اعتقادات محكم ديني جامعه، بنيان هاي مشروعيت نظام مستحكم است. در عرصه ي نظر هم فكر و انديشه شيعي قابليت پاسخگويي به مسائل مختلف فكري را داراست. پايبندي، علاقه و محبت مردم به نظام و آمادگي آنها براي فداكاري و جانفشاني هم، توطئه دشمنان را نقش برآب مي سازد، اما آنچه موجب نگراني ايشان مي شد. عرصه ي عمل بود. پيشرفت كشور در حوزه هاي مختلف، عدالت اجتماعي، آزادي هاي عمومي و فراهم آوردن آرامش و رفاه مردم. و توسعه ي كشور و تأمين عدالت اجتماعي، آزادي و رفاه هم از اين منظر براي حضرت امام (ره) اهميت و موضوعيت داشت و هم اينكه ايشان اينها را مقدمه ي لازم براي رشد، تربيت و تعالي انسانها كه هدف اصلي انبيا و تشكيل حكومت اسلامي است مي دانست. براساس اين نگرش و مديريت هوشمندانه ي حضرت امام (ره) بود كه نظام ما در دوره ي استقرار اوليه خود و هم در دوران دفاع مقدس به عنوان يك نظام كارآمد و توانا معرفي شد. و قابليت هاي نظام ديني در اداره ي عرصه ي پيچيده و سختي با جبهه ي قوي و گسترده دشمنان در جنگ تحميلي آشكار شد. در آن دوران هر چند امكان پرداختن به شكوفايي اقتصادي و عدالت اجتماعي چندان فراهم نبود ولي عملكردمان حتي در اين حوزه ها هم قابل قبول بود. پس از رحلت امام، و پايان جنگ تحميلي با رهبري مدبرانه خلف صالح آن يار سفر كرده و البته آمد و شد دولت هاي مختلف با رويكردها و نقاط ضعف و قوت خاص خود، نظام ما بحران هاي مختلفي را پشت سر گذاشته و بر مسائل متعددي چيره شده است. اساساً جمهوري اسلامي به عنوان نظامي نوبنياد، با توجه به مشكلات دوران استقرار اوليه، تحميل جنگ همه جانبه با جبهه اي گسترده از قدرتهاي بزرگ، دوران سازندگي و نياز به جبران خسارتهاي جنگ، فشارهاي متعدد بين المللي، تحريم هاي اقتصادي، كم تجربگي كارگزاران نظام و ناگزيري سعي و خطا در مديريت حوزه هاي مختلف، عدم اجماع نظري پيرامون بسياري از اهداف وبرنامه ها و بسياري مسائل ديگر دوراني را پشت سر گذاشته كه مي توان از آن به نام «دوران اضطرار» نام برد. دوراني كه بسترها و مقدمات لازم براي طراحي وبرنامه ريزي هاي بلند مدت فراهم نبود. و نظام دچار مسائل و مشكلات فوري و ضروري و كوتاه مدت بوده است. [دستاوردها و نتايج تلاش هاي اين دوران، هر چند چشمگير و قابل توجه بوده، اما هنوز آن هدف اصلي نظام تحقق پيدا نكرده است]. اما اكنون نظام در درون استقرار يافته، در حوزه هاي نظري، مسائل مختلفي كه پيرامون بنيان هاي معرفتي نظام و اساس مشروعيت آن طرح مي شده پاسخهاي مناسبي دريافت كرده اند (در اين زمينه هم فضلاي حوزوي و هم دانشگاهيان ما بايد در عمق بخشيدن ايده پردازي هاي نوين و گشودن افقهاي تازه و پاسخگويي به مسائل جديد مبتلا به نظام بيشتر تلاش كنند.) زماني دشمنان ما احساس مي كردند كه نظام جمهوري اسلامي ماندگار نخواهد بود و به زودي سرنگون خواهد شد، اكنون پذيرفته اند كه اين نظام استوار ماندگار است. سند چشم انداز ۲۰ ساله تدوين شده است و اين نشانگر اين است كه نظام ما به يك اجماع و وفاق نظري در بين رهبران و مسئولان اصلي خود پيرامون افق پيش رو و مسير حركت دست يافته. چهار برنامه ي ۵ ساله ي توسعه اجرا شده و ما از دوران سعي و خطا گذر كرده ايم و كارگزاران نظام تجربيات گرانبهايي اندوخته اند وضعيت ما از لحاظ نيروي انساني مجرب و تحصيلكرده و متخصص وضعيت مطلوبي است. بنيان هاي علمي و بسياري زير ساخت ديگر فراهم آمده است. دستور العمل هاي اجرايي اصل ۴۴ قانون اساسي كه مي تواند زمينه ي جهش اقتصادي ما را فراهم آورد ابلاغ شده است. و البته در همه ي حوزه هاي مديريتي و اجرايي دچار مشكلاتي هستيم. ظرفيت ها و قابليت ها براي يك جهش خوب توسعه اي فراهم است اما فاصله ي ما از وضعيت مطلوب هم بسيار است. قابل قبول نيست كه كشورهاي ديگر كه از لحاظ ظرفيت و منايع و نيروي انساني پايين تر از ما قرار دارند مسير رشد و توسعه را سريعتر از ما طي كنند. ميان ظرفيت ها و امكانات ما از يك طرف و نتايج و دستاوردها و سطح توسعه و پيشرفت ما هماهنگي وجود ندارد. و در چنين فضايي است كه مقام معظم رهبري گفتمان دهه ي چهارم انقلاب را گفتمان پيشرفت و عدالت نام مي گذارند و اين يعني درك و شناخت عميق و پايبندي به آرمان اصلي امام (ره) از يك طرف و اشراف و احاطه بر وضعيت كشور در ابعاد مختلف آن از طرف ديگر. اكنون هر كس، هر جا كه هست اگر دلداده ي امام (ره) است و اگر خود را مريد آن پير فرزانه مي داند بايد در جهت اثبات كارآمدي نظام تلاش كند. آرامش و ثبات سياسي، اقتصادي، اجتماعي و رواني، نظام توليد اقتصادي پيشرفته و ساختار اداري پر تحرك و عاري از فساد و رانت، كاهش بيكاري، تورم كم، رفاه اقتصادي، عدالت اجتماعي و كاهش شكاف طبقاتي، شهرها و روستاهاي توسعه يافته نظام اجتماعي با همبستگي بالا ساختار سياسي توسعه يافته و اخلاق مدار و در كل توسعه همه جانبه متوازن و طرح ايران به عنوان الگوي يك كشور پيشرفتي مسلمان با نظام ديني كارآمد يعني تحقق آرمان اصلي حضرت امام (ره). هر كس در اين راه، قدم بردارد در خط امام (ره) قرار دارد و هر كس در اين مسير دچار قصور و تقصير شود از راه امام (ره) دور مي شود. 


دسته ها :
X