خداي را سپاس كه مرا هم مورد لطف و عنايت بيكران خويش قرار داد و بر من منت نهاد و در رحمت خود را كه به قول مولاي متقيان علي(ع) بابي است از ابواب بهشت و خداوند آن را به روي اولياي خاص خويش مي گشايد، بر اين بندۀ سراپا قصور و عصيان، كه نه از سر طغيان بلكه از جهالت و ناداني در لاك خود فرو رفته بود، گشوده و قلبم را به حب خويش منور كرده و حال و هواي مرا به خدمت خود برگردانيده است. چه گوارا و زيباست در راه كمال مطلق حق خالصانه گام نهادن و به هواي سر كوي آن رفيق اعلي پر و بالي زدن و پرده ها را به كناري زدن و در محفل عشاق توفيق مجالست داشتن!
خدا را چگونه سپاس گويم كه نعمت پاسداري از حريم الهي را كه در اين مقطع در كشور ايران متجلي شده به ما ارزاني داشت. با چه زباني از قرار گرفتن در اين مسير الهي از خدا تشكر كنم كه زبان ها الكن و قلم ها شكسته است. عضويت من در سپاه به من كمك كرد با خصلت هاي شيعۀ آل علي آَشنا گردم و خود را به آن ها ملحق كنم. همواره مي خواستم از شيعيان بي خاصيت مولانباشم. من تا بودم توانستم آنچنان كه تمايلات قلبي ام حكم مي كرد در بروز اين خصلت ها تلاش كنم اما همين اندازه كه در اين مسير قرار گرفتم خود توفيقي بسيار بالاتر از لياقت ما بود.
حمد و ستايش مخصوص خداوند است. خداوندي كه رحمان و رحيم است. خدايا! خيلي بزرگي و عظمت والايي داري كه گفتني نيست و وصف ناپذير است. يا رب! از تو ممنونم كه مرا در مملكتي قرار دادي كه نور ايمان در آن تابيد و از تو سپاس گزارم كه لياقت اين را به من دادي تا بتوانم در راه خودت، با دشمنان خودت مبارزه كنم.
خدايا! آن قدر به جبهه مي روم تا با ياري تو به كربلاي حسيني برسم و اگر لياقت داشته باشم شهيد بشوم. اي الله! من فقط به خاطر لبيك به فرمان ولي فقيه ام قدم در اين راه نهادم و مي دانم كه اين فرمان حق است و اين را هم مي دانم كه اگر كسي شكي در آن داشته باشد بايد خودش را از ريشه بررسي كند و بداند كه در تاريكي است
حمد و سپاس پرودگار يكتا را كه عالم هستي را از عدم به وجود آورد و گِلِ آدم را سرشت و با دميدن از روح خود در آن به وي حيات جاودان بخشيد تا متنعم از نعم بيكران خلقت گردد. او بهره وري از اين نعم ابدي را موكول به برخورداري از نعمت دنياي خاكي كرده و زيست در آن را براي تكامل بشر در نظر گرفته است تا انسان مهياي زندگي جاودان در سراي باقي گردد./
چه صفايي دارد كه آدمي عاشق خدا باشد و صورت به خاك هاي گرم نهد و از سوز عشق صدا بزند يا الله. چه صفايي دارد كه آدمي عاشق خدا باشد و قطرات اشك از گوشه ديدگانش فرو ريزد و صدا بزند الهي العفو.
خدايا! وقتي امام بر حق مي فرمايد پرودگارا! مرا لحظه اي به حال خودم وامگذار، من چه بگويم؟ جز اين است كه ما نيز سخن او را تكرار كنيم!
پروردگارا! تو خود آگاهي كه عاشقم. دوست دارم كه از عشقت ديوانه شوم نه عشقي كه يك عاشق به معشوق خود دارد بلكه عشقي عارفانه. عشق با محبت و صفا، عشق براي فداي جان به خاطر به دست آوردن رضاي تو رضايي كه با دادن جانم آرامش دهندۀ وجودم مي شود.
خدا! تو خودآگاهي كه من براي ياري دين تو به جبهه رفتم تا رضاي تو را در آن جا بيشتر به دست آورم. خدايا! خودت فروع دين را به ما معرفي فرمودي و يكي از فروع دين نيز جهاد در راه توست. چرا كه جهاد است كه معين مي كند چه كسي به احكام تو پاي بند است و چه كساني به تو دروغ مي گويند.
پروردگارا! به قدري از وجودت شرمنده ام كه وقتي قلبم رو به سويت مي كند آرزو مي كنم كه كاش به دنيا نمي آمدم. تو آن قدر رئوفي كه در هر لحظه نظر لطفت بر من جاري است و در هر لحظه دستگيرم هستي و نمي گذاشتي كه به سوي شيطان و نفس كشيده شود.
خدايا! شكرت كه مرا در خانواده اي مسلمان و مهربان آفريدي.
خدايا! شكرت كه به من دوستاني مسلمان و آشنا به احكامت معرفي كردي و مرا در اين ر اه استوار و ثابت قدم قرار دادي.
خدايا! شكرت كه محبت ائمه معصوم، به خصوص فاطمۀ زهرا(س) را در دلم جاري ساختي و به جهت آنان مرا رستگاري عنايت فرمودي.
پروردگارا! چقدر دوست داشتم كه راه كربلا باز مي شود و دست پدر و مادر خود را مي گرفتم و به پابوس اباعبدالله حسين(ع) مي رفتيم و در آن جا شكايت از ظلم عالم مي كرديم و فرج مولايمان امام زمان(عج) را از آقا عبدالله(ع) و تو خواستار مي بوديم.
به نام خدايي آغاز مي كنم كه بالاترين قدرت هاست؛ آفريدگار جهان است؛ جان و مال زندگي همه متعلق به اوست؛ او انسان را آفريد براي پرستش خود و جهاد را قرار داد براي آزمايش انسان؛ هر كس كه راه زندگي و جهاد را آموخت به سعادتي بس بزرگ نايل آمد و به وعده هايي كه اوليا و انبيا داده بودند رسيد و در كنار سرور آزادگان، حسين بن علي(ع) جاي گرفت.
به نام خداوند بخشندۀ مهربان، خدايي كه حضرت اسماعيل را به پدر خود بازگرداند. خدايي كه موسي را از دست فرعونيان نجات داد و به مادر خود رسانيد، خدايي كه حضرت يونس را از شكم نهنگ نجات داد، خدايي كه حضرت نوح ار از دريا رهانيد، خدايي كه حضرت رسول اكرم(ص) را با تار عنكبوتي از دشمن دور كرد و خدايي كه روح خدا، خميني بت شكن را رهبر انقلاب و اعجاز بزرگ قرن قرار داد و بسيجي را عاشق و سرباز باوفاي او گردانيد.
شكر خدايي را كه در توبه را باز گذارد و بندگان خود را به آن تشويق كرد. شكر خدايي را كه شهادت و جهاد را قرار داد. شكر خدايي كه ما را تواب و مجاهد و شهيد از دنيا برد. خدايا! تو گفتي كه اين دنيا محل تجارت و كاشت است و آن دنيا محل بهره و برداشت.