عبدالرحمان بن حجاج مي گويد :
يكي از دوستان ما در شهر مدينه گرفتار مضيقه ي مالي و پريشان احوالي شديدي شده بود. امام صادق عليه السلام ، وقتي وضع نگران كننده ي او را مشاهده نمود به او دستور داد برو در بازار مغازه اي تهيه كن ، بساط كاسبي را ( فروشندگي) را پهن كن ، مقداري نظافت و آب پاشي جلوي در مغازه انجام بده و در محل كار خود حضور و آمادگي داشته باش آن مرد مي گويد : من از خود حركتي نشان دادم ، دستور امام صادق عليه السلام را بكار بستم و با به كارگيري ، صبر و حوصله ، به انتظار مشتري نشستم . آهسته آهسته كارم شروع شد و رونق رفت وزمان زيادي نگذشت كه يكي از ثروتمندان گرديدم.