مادرم دوست داشتم راه كربلا باز مي شد با شما و خانوادۀ شهدا به زيارت آقا امام حسين(ع) مي رفتيم. مادرم اگر سعادت ياري نكرد كه من بيايم كربلا، تو يقين داشته باش اين راه بسته شده به زودي باز خواهد شد. تقاضا مي كنم شيون و زاري نكنيد شايد باعث ناراحتي ديگر خانوادۀ شهدا بشويد. من امانتي بودم و شما مرا به صاحب اصلي كه همۀ بازگشت ها به سوي اوست تحويل داديد. يقين دارم كه خداوند متعال به شما و ديگر خانواده هاي شهدا صبر خواهد داد.
مادر و پدر و برادران و خواهران من! اين را بدانيد كه اگر هنگام مرگ حسين بر بالينم نيايد جان نخواهم داد. بياييد دم آخر به ياد خدا باشيم و بندۀ شيطان نشويم. ريا در كارمان نباشد. من دوست دارم با چهرۀ خونين پيش خدا بروم تا خدا گناهانم را ببخشد و تا وقتي كه گناهانم را ببخشيده نشده است دوست ندارم از اين دنيا بروم
مادر عزيز و خواهر و برادر خوبم! اميدوارم اگر به شما بي احترامي كرده ام مرا ببخشيد و ازگناهان من بگذريد. مادر خوبم! مي دانم كه چقدر براي من زحمت كشيده اي برآيم و نگذارم كه شما سركار برويد. من هميشه وجدانم ناراحت بود هر چند به روي خود نمي آوردم
مادر و خواهر و برادرانم! اين راهي است كه خود انتخاب كرده ام و اميدوارم كه به آرزوي خود برسم و اميدوارم كه اگر من به آرزوي خود، كه همان شهادت است، رسيدم براي من ناراحت نباشيد و عزاداري نكنيد كه شهيدان زنده اند و نزد خداي خويش روزي دارند. فكر نكنيد كه من پيش شما نيستم چون اين دنيا جاي ماندن براي هيچ كس نيست، همه رفتني هستند. يكي زود يكي دير، يكي در رختخواب، ديگري در جبهه و يكي با مرگي با افتخار و ديگري با مرگي با ذلت.
پدر و مادر! اميدوارم حرف اين حقير را كه هميشه مديون رنج و زحمات شما بوده و هست در نظر بگيرد. مرا حلال كنيد و بدانيد كه شما هرگز ضرر نكرده ايد اسلام خيلي عزيز است و خداوند اجر و ثوابي بزرگ براي شما در نظر گرفته است و شما مرا فقط در راه او فرستاده ايد. من امانتي در دست شما بودم و خداوند آن امانت را طلب كرد انشاءالله همگيمان را در بهشت بر سر حوض كوثر محشور مي كند و از خداوند بخواهيد كه شهادتم را قبول كند و البته خداوند شهدايي كه خونشان را در راهش داده اند درجات عالي مي دهد و اين مصيبت ها هم كليدهاي اجر و ثواب هستند و بايد براي سعادت ابدي مصيبت و سختي بكشيم.